بهترین دوستان من{18}
تهیونگ:و توی احمق داشتی بهخاطر اون خودکشی میکردی؟(داد)
رائون:هق...من به هیچ دردی نمیخورم....هق من مزاحم زندگی همهم(گریه)
جونگکوک چشم غرهای به تهیونگ میره و رائونو بغل میکنه
کوک:یاااا رائون اگه تو بمیری ماعم میمیریم این چه حرفیه اخه(بغض)
تهیونگ با عصبانیت نفسشو بیرون میفرسته.
تهیونگ:حساب اون عوضیو میرسم
تهیونگ خواست بره که رائون استین لباسشو میگیره
تهیونگ با عصبانیت برمیگرده سمتش
تهیونگ:چیه؟
رائون:ب..ببخشید
تهیونگ:آیگو...رائون ما بهخاطر خودت عصبانی شدیم نیازی نییت معذرت خواهی کنی...ولی اگه یبار دیگه،فقط یبار دیگه همچین بخوای همچین غلطی بکنی اتفاقای خوبی نمیفته باشه؟
رائون:ب...باشه
تهیونگ به پسرا اشاره میکنه که از اتاق برن بیرون تا با رائون تنها باشه.
تهیونگ:رائونااا تو تنها دختری هستی که من بهش اعتماد دارم...و همچنین تو تنها دختری هستی که به هر قیمتی بشه قراره ازت محافظت کنم...پس هر اتفاقی که افتاد که فکرتو درگیر کرد یا اگه کسی اذیتت کرد بهم بگو باشه؟ چون اگه بهم نگی و بعدش خودم بفهمم حس میکنم دیگه بهم اعتماد نداری.(دانلود یکی ازین دوستا)
رائون:یاااا من به تو بیشتر از چشمام اعتماد دارم
رائون:هق...من به هیچ دردی نمیخورم....هق من مزاحم زندگی همهم(گریه)
جونگکوک چشم غرهای به تهیونگ میره و رائونو بغل میکنه
کوک:یاااا رائون اگه تو بمیری ماعم میمیریم این چه حرفیه اخه(بغض)
تهیونگ با عصبانیت نفسشو بیرون میفرسته.
تهیونگ:حساب اون عوضیو میرسم
تهیونگ خواست بره که رائون استین لباسشو میگیره
تهیونگ با عصبانیت برمیگرده سمتش
تهیونگ:چیه؟
رائون:ب..ببخشید
تهیونگ:آیگو...رائون ما بهخاطر خودت عصبانی شدیم نیازی نییت معذرت خواهی کنی...ولی اگه یبار دیگه،فقط یبار دیگه همچین بخوای همچین غلطی بکنی اتفاقای خوبی نمیفته باشه؟
رائون:ب...باشه
تهیونگ به پسرا اشاره میکنه که از اتاق برن بیرون تا با رائون تنها باشه.
تهیونگ:رائونااا تو تنها دختری هستی که من بهش اعتماد دارم...و همچنین تو تنها دختری هستی که به هر قیمتی بشه قراره ازت محافظت کنم...پس هر اتفاقی که افتاد که فکرتو درگیر کرد یا اگه کسی اذیتت کرد بهم بگو باشه؟ چون اگه بهم نگی و بعدش خودم بفهمم حس میکنم دیگه بهم اعتماد نداری.(دانلود یکی ازین دوستا)
رائون:یاااا من به تو بیشتر از چشمام اعتماد دارم
۴.۰k
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.